درباره اوضاع بیحساب شبکه نمایش خانگی / رها کردهایم!
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۶۳۲۲
به گزارش قدس آنلاین، محمد دیماسی نویسنده، در قالب یادداشتی درباره سریال «رهایم کن» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود به طرح نکاتی درباره حواشی این مجموعه پرداخته است.
متن یادداشت را در زیر میخوانید:
بحث و گفتوگو در مورد سریال «رهایم کن» زیاد است. سریالی که با انتقاد شدید فنی و محتوایی روبه رو شده و تهیهکننده آن، این نقدها را صرفاً یک حرکت رسانهای و نتیجه بالا گرفتن دعوای صداوسیما، وزارت ارشاد، سکوهای نمایش خانگی و ساترا میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سریال رهایم کن در نگاه اول با بازی بازیگرانی مثل محسن تنابنده، هوتن شکیبا، یوسف تیموری، آزاده صمدی، هدی زینالعابدین، حسن معجونی، بابک کریمی، مهدی حسینینیا، شهرام قائدی، مونا احمدی و همچنین تصویر فضایی که در دهههای گذشته روایت میشود، بیننده را به خود جذب میکند.
تصویری که هم از جهت طراحی صحنه و لباس و هم به لحاظ جنس تصویر از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. اما سریال رهایم کن که حالا به ایستگاه سیزدهم خود رسیده است، رویکرد و زاویه نگاهی با خود دارد که نیازمند بازنگری جدی است.
این سریال قصد دارد فضای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قبل از انقلاب را به تصویر بکشد. داستان حول محور خانوادهای میگردد که جای خالی مادر در آن حس میشود. این خانواده پدری مستبد دارد که هریک از فرزندان زخمخورده رفتارهای او هستند. فضای حاکم بر داستان بر محور دروغ و ترس و طمع میچرخد و هریک از شخصیتها رازهای ناگفتهای دارند که با فاش شدن آن مشکل جدی رخ میدهد.
داستان سه ضلع دارد؛ یکی ماجراهای معدن، مشکل مالی کارگران و قتل یکی از کارگران. دوم اتفاقی که برای دختر خانواده افتاده. او به دلیل علاقه زیاد به یک خواننده معروف با او ارتباط گرفته و با دعوتنامهای که از او دریافت کرده، دور از چشم خانواده با او ملاقات میکند و شبی را با او میگذراند. ضلع سوم داستان ماجرای ارتباط حاتم (پسر بزرگ خانواده) با پرستار فرزندش، که به دلیل همین رابطه با برادر کوچکترش، رابطهای مثلثی را شکل داده است.
قهرمان داستان حاتم است که محسن تنابنده نقش آن را بازی میکند. حاتم قصد دارد بار این زندگی را به دوش بکشد و در هر کدام از این سه ضلع داستان موفق بیرون بیاید. البته داستان نقاط گنگی هم دارد که شاید در ادامه رفع شود. اما چیزهایی که در بستر این روایت به چشم میخورد و حال و هوای جدیدی را نسبت به آثار گذشته سریال در ایران به تصویر میکشد، اتفاقها و موقعیتهایی است که قبلاً فقط سخنی به کنایه از آنها به میان میآمد، ولی تا این حد به تصویر کشیده نمیشد و در آن اغراقی صورت نمیگرفت.
طرح موضوع بیمحابایی دختر خانواده در برقراری ارتباط با یک مرد و خیانت جنسی آن مرد و تبدیلشدن آن به یکی از محورهای داستان یکی از این مصداق هاست. اگر این نوع روایت را بهعنوان طرح یک آسیب اجتماعی بپذیریم، وقتی برای مخاطب آورده خواهد داشت که مذموم واقع شود. ولی بهطور ناباورانهای در «رهایم کن» این روند چندان هم منفی نیست. آنجا که دختر خانواده برای حل موضوع حاملگی و لکه ننگی که برای خانواده پیش آمده، خود را در قاب تصویر کارگردان به همسر صوری خود عرضه میکند و بی محابا از ادبیات نامتعارفی برای موضوع رابطه جنسی استفاده میکند.
طرح این موضوع از یکسو و نشان دادن صحنههایی غیرمتعارف درباره این موضوع از سوی دیگر، بسیار قابل تأمل است. مطلب دیگری که در سریالها به چشم میخورد، ریختن قبح لمس بازیگرهای زن و مرد است. این اتفاق در موقعیتهایی خیلی ساده و عادی مثل صدا زدن، نگهداشتن شخصی که در حال رفتن است و همراه کردن دیگری با خود در یک مسیر شروع شده و… کجا متوقف خواهد شد؟
و سومین موضوعی که بیشازپیش در سریالهایی مثل «رهایم کن» تکرار شده و مورد تأکید قرار میگیرد، مصرف مشروب و استفاده مکرر و افراطی از سیگار و همچنین سیگار کشیدن شخصیتهای زن سریال است. گویی سریال یک نوع سبک زندگی را تبلیغ میکند. در یک سریال به عنوان یک محصول مصرفی خانواده، این موقعیتها مثل قطعههای پازل کنار هم قرار میگیرند و فضایی جدید را به تصویر میکشند. فضایی که از خط قرمزهای اخلاقی عبور میکند و خبر از تلاش برای ترویج نگاه جدید در ساخت سریال میدهد.
این روند تا کجا ادامه خواهد داشت و چه کسی آن را به ضابطه و قانونی مقید خواهد کرد؟
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: یوسف تیموری محسن تنابنده هوتن شکیبا رهایم کن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۶۳۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقهای طولانی در ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی دارد؛ فیلمها و سریالهایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمیمیرند» سریال خاطرهانگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار میپرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب میآید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهمترین و جنجالیترین سریال فتحی در سالهای اخیر به حساب میآید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدتها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیلگران بسیاری را وادار به واکنش کند.
«روشنتر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعدها به قدری عالمگیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشنتر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب میتواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیتهای داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. بهنحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.
مجموعه این تواناییها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درامهای تاریخی با مضامین عرفانی میکرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا میپردازد را حسن فتحی میسازد همه خیالشان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استانداردهای لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذرهای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.
حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذابتر تعریف کردن داستانهای تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده میکند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه میداشت. یا در پهلوانان نمیمیرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را میکشت باعث جذابیت سریال میشد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینهای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع میکند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی میگردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.
اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش میشود تا فتحی بر روی ماجراهای عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجراهای عاشقانهای که محور اصلی جذابیت برخی از سریالهای حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب میکرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش میبرد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذابترشدن سریال استفاده کند.
به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون میشود. در حالی که روایتهای تاریخی خلاف این موضوع را نشان میدهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریالهای مبتذل ترکیهای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق میکند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستانهای عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کردهاند.
نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمیدهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستانهای روزمره میروند و میکوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون میکشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمنزنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او میبیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستانهای روزمرهتر میرود.
صحبت از عرفان روی پرده نقرهای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون میتواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمیشود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث میشود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.
مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیتهای مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیههای پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!